بررسی اجمالی کتاب “ذهن و زمان” نوشته ی دکتر کرامت موللی
نویسنده: امیر عبداله پور
کتاب ذهن و زمان ترجمه ایست از کتابی که توسط انتشارات راتلج [1] به زبان انگلیسی منتشر شده است. متن انگلیسی خود براساس کتابی است که با همین عنوان در سال 2007 میلادی به زبان فرانسه منتشر شده بود. کتاب دربارهی چیستی خواب و رویا است. آیا چنین پرسشی میتواند ما را از خواب غفلت بیدار کرده بجای اینکه تصویری وهمآلود و خودشیفته از ما به دست دهد، ما را نابهنگام در دل امر واقع بخود رها سازد تا خوف و رجاء را بعینه بیازماییم. براساس چنین رویداد منحصربفردی است که کتاب حاضر با اتکا بر آخرین کشفیات علمی و دیرینترین پرسشهای فلسفی، بر آن میشود تا ما را عجالتاً از دنیای شتابزده دیجیتال، که محور اصلی جوامع مصرفی کنونی است، برکنده و بخود آورد.
کتاب شامل دو بخش جسم و جان و خواب رویا است. بخش اول متشکل از چهار فصل است. نویسنده در فصل نخست در باب موجود زنده بحث کرده است، در فصل دوم با عنوان موضوع علوم استعلامی، نظریه رفلکسها و ذهن یا ادراک استعلامی را مطرح کرده است. در فصل سوم به رابطه جسم و جان پرداخته و در فصل چهارم پرسش از زمان را مطرح کرده است. بخش دوم نیز متشکل از چهار فصل است که در فصل اول فرایند رویا را توضیح داده در فصل دوم رویا و فیزیولوژی خواب را مد نظر قرار داده و در فصل سوم با عنوان رویا حریمی خصوصی برای نفس آدمی موضوعاتی چون جبر و اختیار، خواب به مثابه سرگرمی، سهم خاطرات و … را بررسی کرده است. در فصل نهایی با عنوان تصاویر در رویا رانش و روند معکوس آن در خواب، در خصوص وضوح تصاویر در رویا سخن گفته است. در ادامه به تفصیل به بررسی هر یک از بخشها میپردازیم.
کرامتالله موللی (زاده ۱۳۲۷، شیراز) روانکاو، مترجم و نویسنده کتب مبانی روانکاوی فروید-لکان و واژگان لکان و عضو سابق انجمن روانکاویِ Le Mouvement du Coût Freudien است که چندین سمت روانکاوی در بیمارستانها و انجمنهای روانکاوی کشور فرانسه را نیز در کارنامه خود دارد. زبان فارسی از دیرباز دغدغه دکتر کرامت موللی بوده است. وی در مقدمهای که برای کتاب نوشته اذعان دارد که اغتشاشی که در زبان فارسی بخصوص در سالهای اخیر شدت یافته احتمالاً ناشی از رابطهای است که به طور کلی با مساله زبان داریم. او کلمات خاص و اصطلاحات فنی مخصوص به خود را دارد و همین امر، خوانش کتابهای وی را سخت فهم میکند. خواننده باید تلاش وافری برای فهمیدن متن روانکاوی در کنار زبان غامض و پیچیده موللی داشته باشد. مفاهیم روانکاوی آمیخته به فرهنگ هستند و در بسیاری موارد پیچیده و دشوار. دکتر علیرضا طهماسب وی را به خاطر زبان گنگ و نامفهوم و معادلهای غریب و گاه نادرست مورد انتقاد قرار میدهد. همچنین وی بر این باور است خوانندگان موللی با خواندن آثارش گمان میبرند روانکاوی تنها معادل با آرای لکان است و نوشتههای وی لوح محفوظی است که راه یافتن به آن از طاقت بشر خارج است و آنان که با این مدعیات توافق ندارند نادان یا دچار کاستیهای روانی هستند. آیا لازم است برای توضیح مفاهیمی به دشواری نظریه ژاک لاکان از کلماتی نامانوس و غریب استفاده کرد؟ وسواس موللی برای زبان تنها در حوزه انتخاب واژگان نیست بلکه درست نویسی و شیوه درست نوشتن یکی از اصلهای مهم در نگارش است.
در بخش نخست و فصل اول کتاب به بررسی رابطه جسم و جان پرداخته میشود. این فصل با معرفی اجمالی موجود زنده شروع میشود. در ادامه نظریهی اصل تعادل مداوم، پیدایش علمی جهانگیر و رواندرمانیهای شناختی (به رغم موللی استعلامی)- رفتاری شرح داده میشود. وی در این فصل با ذکر منابع علمی مرتبط و دیدگاهی گذشته نگر به ضعف فلسفی دستگاه شناختی-رفتاری میپردازد. موللی ذکر میکند که علوم اعصاب با روانکاوی ارتباط مستقیم و روشمند دارد و زیگموند فروید کاملا براساس علوم اعصاب یافته های خود را عنوان کرده است.
در بخش نخست و فصل دوم موضوع علوم شناختی با جزیات بیشتری توضیح داده میشود. در ادامه این فصل به بررسی نظریه رفلکس ها و اینکه ذهن با چه مکانیسمی موضوعات شناختی را پردازش میکند، پرداخته میشود. این بخش با یافته های جدید از علوم اعصاب همراهی شده است.
در بخش نخست و فصل سوم رابطه جسموجان بررسی میشود. از دیرباز رابطه جسموجان مورد توجه فیلسوفان بوده است. دکارت با مطرح کردن “من میاندیشم، پس هستم” گامی بزرگ در تفکیک و بسط این نظریه برداشته است. او در این فصل به شرح آرای فیلسوفان در وادی تصورات ذهن و ناخودآگاه در این باب میپردازد. موللی در ادامه به بررسی مفهوم رانه از دیدگاه دو روانکاو بزرگ زیگموند فروید و ژاک لاکان میپردازد.
یکی از بخشهای سنگین کتاب فصل چهارم از بخش اول است. در این بخش به بررسی زمان از دیدگاه فیزیک و روانتحلیلی پرداخته میشود. موللی در کتاب پیشین خود مبانی روانکاوی فروید- لاکان به تفصیل به شرح آرای این دو روانکاو بزرگ تاریخ پرداخته است. در این فصل نیز با اشاره به نظریه توپوگرافیک لاکان، فیزیولوژی حرکتی و زمان همراه با کارکرد مغز نگاهی دوباره به این امر مهم دارد.
بخش دوم با خواب و رویا شروع میشود. زیگموند فروید در سال 1899 کتاب تفسیر خواب خود را نوشت. اما آن را در سال 1900 منتشر کرد تا در حافظه همگان بماند چرا که معتقد بود کتابی تاثیرگذار در قرن خواهد شد. همین اتفاق نیز افتاد. موللی در این فصل دوباره به این کتاب مهم اشارههایی میکند و رویاهای مراجعان خود را طبق اصول فروید تحلیل میکند. موللی در مسایلی همانند ظاهر شدن اعداد و ارقام در رویا تفسیرهای فرویدی را کاملا صحیح میداند.
فصل دوم شرح کارکرد مغز در رویا با نیم نگاهی به نظریههای عصبپژوهی جدید آغاز میوشد. موللی در این بخش تاکید میکند که کارکرد مغز در خواب ربطی به سیستم رفلکس ندارد و مغز به هنگام خواب پویا و فعال است. همچنین در ادامه ذکر میکند که رویاپردازی برای جلوگیری از بیدارشدن خواببیننده اتفاق میافتد. موللی با دیدی انتقادی که در انتخاب کلمات دارد مرحله خواب REM را خواب ضدونقیض نامگذاری کرده است! ادامه این مبحث به فصل سوم کشیده میشود.
فصل آخر کتاب با بررسی تصاویر در رویا، رانه و روند معکوس آن در خواب شروع میشود. موللی در این بخش ادامه مبحث فروید را میگیرد که اعتقاد داشت کلمات در رویا به شکل تصویر بیان میشوند.
کتاب ذهن و زمان نوشته دکتر کرامت موللی اثری مهم در جهت فهمیدن روانکاوی درباره ذهن و دنیای اعجاب برانگیز رویاهاست. کتابی فارغ از دشواری زبانی پیوستگی کلامی منسجمی دارد که همین مهم به خواننده کمک میکند تا توالی رویدادها را گم نکند.
[1] Routledge