خلاصه نظریات روانکاوی فروید
نظریات زیگموند فروید، عصبشناس اتریشی و بنیانگذار دانش روانکاوی، یکی از تأثیرگذارترین و جنجالیترین نظریات در تاریخ روانشناسی به شمار میآید. فروید با معرفی مفهوم ساختار ذهن، شامل هشیار، نیمه هشیار و ناهشیار، به بررسی پیچیدگیهای روان انسان پرداخت و تأثیرات عمیق آن بر رفتار و احساسات را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. او بر این باور بود که بخش عمدهای از زندگی روانی ما تحت تأثیر فرآیندهای ناهشیار قرار دارد و این امر میتواند منجر به بروز اختلالات روانی و مشکلات رفتاری بسیاری در افراد شود. در این مقاله، به بررسی نظریات فروید درباره این بخشهای هشیار، نیمه هشیار و ناهشیار ذهن خواهیم پرداخت و نقش هر یک را در شکلدهی به شخصیت و رفتار انسان تحلیل خواهیم کرد. لطفاً تا پایان همراه ما باشید!
نظریه هشیار فروید (Conscious)
نظریه هشیار (یا خودآگاه) در روانکاوی فروید به بررسی سطح آگاهی و ادراکات فرد میپردازد. این نظریه به ما کمک میکند تا درک کنیم که چگونه ذهن انسان به اطلاعات و تجربیات واکنش نشان میدهد. فروید ذهن را به سه بخش کلی تقسیم کرد: هشیار، ناهشیار و نیمههشیار (یا پیشهشیار). هشیاری به معنای آگاهی از افکار، احساسات و تجربیات در لحظه حاضر است. این بخش از ذهن شامل تمام افکار، احساسات و اطلاعاتی است که فرد در حال حاضر به آنها توجه دارد و میتواند به راحتی به آنها دسترسی پیدا کند. بخش هشیار ذهن در نظریه فروید نقشی حیاتی در آگاهی فرد از خود و محیطش دارد و به او کمک میکند تا تصمیمات منطقی بگیرد، احساساتش را مدیریت کند و بر روی رشد شخصیاش کار کند. به عنوان مثال، یک فرد ممکن است همیشه در جلسات کاری خود احساس اضطراب شدیدی را تجربه کند. او میتواند با استفاده از بخش هشیار ذهنش، به این احساس توجه کرده و آن را شناسایی نماید. سپس تصمیم بگیرد که با تنفس عمیق یا صحبت کردن درباره نگرانیهایش با این اضطراب مقابله کند.
نظریه نیمه هشیار فروید (Preconscious)
نظریه روانکاوی نیمه هشیار (یا پیشهشیار) فروید به بخشهایی از ذهن اشاره دارد که فرد به طور موقت از آنها آگاه نیست، اما میتواند به راحتی به آنها دسترسی پیدا کند. این بخش شامل افکار، احساسات و خاطراتی است که در حال حاضر در آگاهی فرد نیستند، اما در شرایط خاصی میتوانند به آگاهی او وارد شوند.
افکار و احساسات موجود در نیمه هشیار میتوانند بر رفتار فرد تأثیر بگذارند، حتی اگر فرد از وجود آنها آگاه نباشد. این تأثیرات ممکن است در شکل احساسات، تمایلات یا واکنشها بروز پیدا کنند.
در درمانهای روانکاوی، هدف این است که به فرد کمک شود تا به محتویات نیمه هشیار خود دسترسی پیدا کند و آنها را شناسایی کند. این نظریه در روانکاوی به درمانگران کمک میکند تا به درک عمیقتری از رفتارها و احساسات بیماران بپردازند.
به عنوان مثال، فرض کنید بیماری در مورد عدم موفقیتهایش در کار صحبت میکند. درمانگر ممکن است از او بخواهد تا به احساساتش در مورد موفقیت و شکست فکر کند. بیمار به یاد میآورد که در دوران کودکی، والدینش همیشه او را تحت فشار قرار میدادند تا بهترین باشد. این یادآوری به درمانگر کمک میکند تا بفهمد که چگونه این تجربیات گذشته بر احساسات کنونی بیمار تأثیر گذاشته است.
گاهی اوقات نیز بیماران از صحبت کردن درباره موضوعاتی که بر روی آنها حساس هستند، اجتناب میکنند. ممکن است این مقاومت ناشی از احساسات نیمههشیار آنها باشد و شناسایی و بررسی آنها به درمانگر کمک میکند تا مسائل عمیقتری را شناسایی کند.
به عنوان مثال، اگر بیمار در برابر صحبت درباره خانوادهاش مقاومت کند و از پاسخ دادن به سؤالات مربوط به آن اجتناب نماید، درمانگر میتواند این مقاومت را بررسی کرده و دریابد که آیا این موضوع به تجربیات تلخ یا ناگفتهای از خانواده برمیگردد یا خیر.
روانکاوی ناهشیار فروید (Unconscious)
نظریه روانکاوی ناهشیار (ناخودآگاه) فروید یکی از بنیادیترین و تأثیرگذارترین نظریهها در روانشناسی و رواندرمانی است. این نظریه به بررسی ساختار ذهن انسان و نحوه عملکرد آن میپردازد و بر این باور است که بخش عمدهای از رفتارها، احساسات و افکار ما تحت تأثیر فرآیندهای ناخودآگاه قرار دارد. در واقع، بخش ناهشیار شامل افکار، احساسات، تمایلات و خاطراتی است که فرد از آنها آگاه نیست یا به دلیل دردناک بودن یا غیرقابل قبول بودن، آنها را سرکوب کرده است.
فروید عقیده داشت که ناهشیار نقش بسیار مهمی در شکلدهی به رفتارها، احساسات و افکار فرد دارد. بسیاری از مشکلات روانی و اختلالات رفتاری ناشی از کشمکشها و تنشهای موجود در ناهشیار فرد هستند. به عنوان مثال، فرض کنید بیماری خواب میبیند که در حال پرواز کردن است. درمانگر میتواند از او بپرسد که چه احساسی در خواب داشته و چه چیزی در زندگی واقعیاش او را به پرواز کردن ترغیب کرده است. ممکن است بیمار با این پرسش متوجه شود که این خواب نمایانگر آرزوهایش برای آزادی و رهایی از فشارهای اجتماعی یا خانوادگی است.
فروید همچنین به مکانیزمهای دفاعی اشاره کرد که افراد برای محافظت از خود در برابر اضطراب و تنشهای ناشی از ناهشیار استفاده میکنند. این مکانیزمها شامل سرکوب (Repression)، انکار (Denial)، جابجایی (Displacement) و سایر روشها هستند که به فرد کمک میکنند تا با احساسات و افکار ناخوشایند کنار بیاید.
درمانهای روانکاوی بر اساس نظریه ناهشیار فروید با هدف کمک به فرد برای دسترسی به محتویات ناخودآگاه و پردازش آنها صورت میگیرند و شامل تکنیکهای زیر هستند:
- تحلیل رؤیا: بررسی خوابها و رؤیاهای فرد به عنوان راهی برای ورود به ناهشیار.
- آزادسازی تداعی: تشویق فرد به بیان آزادانه افکار و احساسات بدون سانسور.
- تحلیل انتقال: بررسی احساسات و روابط فرد با درمانگر به عنوان بازتابی از روابط گذشتهاش.
- تحلیل نشانههای جسمی: بررسی نشانههای جسمی مانند سردردهای مکرر بیمار به عنوان علائم مشکلات روانی ناهشیار
به طور کلی، نظریه ناخودآگاه فروید ابزار مهمی است که به ما کمک میکند بفهمیم چگونه تجربیات گذشته و تنشهای ناهشیار میتوانند بر رفتار و سلامت روانی ما تأثیر بگذارند. این نظریه نه تنها در روانشناسی بلکه در هنر، ادبیات و فرهنگ نیز تأثیر عمیقی داشته است و همچنان مورد بحث و بررسی قرار دارد.
کلام آخر
در پایان باید گفت، نظریات فروید درباره هشیار، نیمه هشیار و ناهشیار علاوه بر این که به درک ما از ساختار ذهن انسان کمک کردهاند، دارای تأثیرات عمیقی بر حوزههای مختلف روانشناسی، هنر و ادبیات بودهاند. با بررسی این سطوح، میتوانیم به پیچیدگیهای رفتار انسانی و چگونگی تعامل بین تجربیات گذشته و احساسات حال پی ببریم. فروید با معرفی مکانیزمهای دفاعی و تأکید بر اهمیت بخش ناهشیار ذهن، ابزاری برای تحلیل و درمان مشکلات روانی را در اختیار ما قرار داد. اگرچه نظریات او با انتقادات زیادی نیز مواجه شدهاند، اما هنوز هم به عنوان مبنایی برای تحقیقات و مطالعات جدید در روانشناسی مورد استفاده قرار میگیرند.
منابع
https://www.verywellmind.com/the-conscious-and-unconscious-mind-2795946
https://www.simplypsychology.org/unconscious-mind.html
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC3115290/
https://www.verywellmind.com/what-is-the-conscious-mind-2794984